جدول جو
جدول جو

معنی وچه تک - جستجوی لغت در جدول جو

وچه تک
نوجوان، والدینی که در تصمیمات خود تحت تأثیر فرزندان باشند
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَ)
دهی است از دهستان زیر کوه بخش قاین شهرستان بیرجند که در 18 هزارگزی جنوب خاوری قاین واقع شده. جلگه و گرمسیر است و 13 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(چَ تَ)
طایفه ای از طوایف قشقائی. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 82). یکی از طوایف ایل قشقائی ایران و مرکب از 60 خانوار است که در مرودشت مسکن دارند. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
آنکه غذا را با تعلل و اندک اندک خورد
فرهنگ گویش مازندرانی
معده، زیرگلو
فرهنگ گویش مازندرانی
کهنه ی بچه
فرهنگ گویش مازندرانی
نوه، فرزند زاده
فرهنگ گویش مازندرانی
کم سن و سال، بچه سال
فرهنگ گویش مازندرانی
صاحب بچه
فرهنگ گویش مازندرانی
دهان گشاد، دهان باز، به آدم دست و پا چلفتی می گویند
فرهنگ گویش مازندرانی
از انواع مرغابی
فرهنگ گویش مازندرانی
دهان پهن، بزرگ دهان
فرهنگ گویش مازندرانی
نوک درخت، فرق سر
فرهنگ گویش مازندرانی
نوعی ابزار در تراشیدن قاشق چوبی، وسیله ای برای بیرون آوردن
فرهنگ گویش مازندرانی
آدمی که در گفتار کند است و از ادای سخن رسا ناتوان است
فرهنگ گویش مازندرانی
نیم خوشه ی شالی
فرهنگ گویش مازندرانی
لب پایین
فرهنگ گویش مازندرانی
کج منقار، کج دهان، اعوجاج و ناراستی در لبها و دهان
فرهنگ گویش مازندرانی